+ نوشته شده در دوشنبه هشتم آذر ۱۳۸۹ ساعت 11:7 توسط مریم
|
بعد از مدتی طولانی
اردیبهشت سال 1402
کلاس هفتمی
و در حال گذراندن امتحانات نیم فصل دوم
بچه درس خونی هستی ی بچه آروم
نمی دونم بعد ها چه پسری بشه امیدوارم زیاد از این ساکتیت و اروم بودنت کسی سو استفاده نکنه پیانو میزنی قشنگ دوست دارم پیانو زدنت رواما اصلا اهل ورزش و شیطونی و دچرخه و ... نیستی
قدت بلنده چهرت معصومه - صورتت جوش داره چند تایی البته بچه تمیزی نیستی هی باید بگیم ارشین برو حموممممممممم
مامان عاشقته و عاشقت می مونه تا ابد
+ نوشته شده در یکشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت 15:32 توسط مریم
|
تابستان 95 و مسافرت
تمام هستی و نفس من
ادامه نوشته
+ نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۵ ساعت 10:56 توسط مریم
|
تولد 6 سالگی
داستانهای تولد 6 سالگی
ادامه نوشته
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۵ ساعت 10:39 توسط مریم
|
روزهای اخر سال 94
تمام زندگیم نفسم عشقم درود بر تو
ادامه نوشته
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۴ ساعت 10:8 توسط مریم
|
روزگار
یه عالمه بوس بوس بوس برای پسر گلم
ادامه نوشته
+ نوشته شده در شنبه سی ام آبان ۱۳۹۴ ساعت 10:43 توسط مریم
|
جشن شکوفه ها
انقدر دلم واسه اینجا تنگ شده بود فک کنم کلی خاک گرفته اینجا رو
ادامه نوشته
+ نوشته شده در چهارشنبه یکم مهر ۱۳۹۴ ساعت 9:19 توسط مریم
|
نوروز 1394
عیدت مبارک گل همیشه بهارم
ادامه نوشته
+ نوشته شده در سه شنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 9:23 توسط مریم
|
جنسی دیگه
قشنگ با هوشم درود
ادامه نوشته
+ نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 10:17 توسط مریم
|